تاریخ انتشار : چهارشنبه 5 نوامبر 2025 - 18:02
کد خبر : 2808

شکوه باروک و سایه‌های نو؛ در جست‌وجوی آکوستیک گمشده

شکوه باروک و سایه‌های نو؛ در جست‌وجوی آکوستیک گمشده

[ad_1] گفت‌وگوی صبا با عوامل ارکستر زهی «لِنیو» و گروه کر «آوای نیایش»؛ ارکستر زهی لِنیو به‌همراه گروه کر آوای نیایش، با اجرای برنامه‌ای تحت عنوان «شکوه باروک و سایه‌های نو» در سالن نماد به صحنه رفت.این اجرا در سبک باروک و به رهبری حسین محرمی و با کنسرت‌مایستری فرید ذاکری برگزار شد. سمیه خاتونی/

[ad_1]

گفت‌وگوی صبا با عوامل ارکستر زهی «لِنیو» و گروه کر «آوای نیایش»؛

ارکستر زهی لِنیو به‌همراه گروه کر آوای نیایش، با اجرای برنامه‌ای تحت عنوان «شکوه باروک و سایه‌های نو» در سالن نماد به صحنه رفت.این اجرا در سبک باروک و به رهبری حسین محرمی و با کنسرت‌مایستری فرید ذاکری برگزار شد.

سمیه خاتونی/ صبا: این مجموعه به رهبری حسین محرمی و با کنسرت‌مایستری فرید ذاکری، مدیریت هنری رادمهر فلاح، مدیریت اجرایی هدی یعقوبیان و ستار ادیب‌زاده، آثاری از ویوالدی (Gloria)، بلا بارتوک، ژان سیبلیوس، آستور پیاتزولا، جان تاونر و کومیتاس را اجرا کرد.
این کنسرت که نخستین بار در سالن ارکستر رزمال روی صحنه رفت، دومین دور اجرای خود را در سالن صحنه‌ای ساختمان صبا (نماد) برگزار شد. صبانیوز با حضور در این اجرای متفاوت که یادآور حال‌و‌هوای موسیقی باروک و درخشش دوران کلاسیک بود، با حسین محرمی (رهبر ارکستر)، فرید ذاکری (کنسرت‌مایستر) و محمدصادق احمدنژاد (خواننده‌ی بخش آوازی) گفت‌وگویی انجام داده است که در ادامه می‌خوانید.

فرید ذاکری: دغدغه ما بازتولید صدای اصیل باروک بود

در ارکسترهای کلاسیک، کنسرت‌مایستر نوازنده‌ی اصلی و رهبر بخش ویولن‌هاست و در واقع پل ارتباطی میان رهبر ارکستر و نوازندگان به شمار می‌آید. او وظیفه دارد که رهنمودهای فنی و تفسیری رهبر را به سایر اعضای گروه منتقل کند و در هماهنگی اجرا، تعیین آرشه‌گذاری‌ها، آرتیکولاسیون، کوک و نظم گروه نقش کلیدی ایفا نماید. در بسیاری از اجراها، کنسرت‌مایستر در غیاب رهبر نیز مسئول هدایت ارکستر است. در گفت‌وگوی پیش رو، فرید ذاکری ـ کنسرت‌مایستر ارکستر زهی «لنیو» ـ از تجربه‌ی اجرای برنامه «شکوه باروک و سایه‌های نو» و ویژگی‌های موسیقی باروک می‌گوید.

از سبک باروک، تفاوت آن با سبک کلاسیک و میزان استقبال از آن در ایران و پیشینه‌اش در غرب بگوئید

خوب، ابتدا باید بگویم سبک باروک در مقایسه با سبک کلاسیک تفاوت‌های خاصی دارد. جمله‌بندی‌های کوتاه، دینامیک‌های پله‌ای و به‌طور کلی سبک اجرایی ویژه‌ای دارد. حتی برخی از ارکسترها در اجرای آثار باروک به‌صورت ایستاده می‌نوازند. این سبک سازبندی خاص خود را دارد. در ایران متأسفانه به‌دلیل کمبود فضاهای مناسب و همچنین نبود سازهای ویژه‌ی این سبک، چندان اجرا نمی‌شود. اجرای درست موسیقی باروک نیازمند سازهای مخصوص و کوک متفاوتی است. برای مثال، با کوکی که امروز برای ویولن‌ها استفاده می‌کنیم، نمی‌توانیم سازهای دیگر را به‌درستی با آن هماهنگ کنیم. به همین دلیل، بسیاری از آثار ارزشمند دوران باروک در کشور ما اجرا نمی‌شود. برای نمونه، سال‌هاست که ما نتوانسته‌ایم آثار باخ را به‌طور کامل و با کیفیت مطلوب اجرا کنیم، که این موضوع دقیقاً به مسئله‌ی کوک و سازبندی برمی‌گردد.

در مورد رپرتوار این کنسرت و نحوه‌ی طراحی آن توضیح می‌دهید؟

در انتخاب قطعات، سعی کردیم مجموعه‌ای کامل داشته باشیم تا مخاطب بتواند درگیر موسیقی شود. برنامه با قطعاتی آرام و بر اساس رقص‌های محلی آغاز می‌شود، سپس به دوران کلاسیک می‌رسیم و در نهایت به بخش اصلی می‌رسیم که همان «شکوه باروک» است. اجرای ما با Gloria  از ویوالدی به پایان می‌رسد.

برخی قطعات اجرایی حال‌و‌هوای موسیقی کلیسایی دارد. آیا این سبک ریشه در موسیقی کلیسا دارد؟

می‌توان گفت بله، همین نوع موسیقی است. آثار ویوالدی متعلق به دوران باروک‌اند و برای ستایش خداوند نوشته شده‌اند Gloria اثری است که می‌تواند هم در کلیسا و هم در سالن‌های کنسرت اجرا شود. سالنی که ما در آن اجرا داشتیم، به‌دلیل فضایی عریض و سقف بلند، صدایی نزدیک به فضای کلیسا ایجاد می‌کند. این ویژگی باعث شد شنونده هنگام اجرا، کاملاً به یاد موسیقی کلیسایی بیفتد.

آیا این فضا به‌نظر شما در اجرای اثر مؤثر بود؟

سالن «نماد» مؤلفه‌هایی دارد که باعث می‌شود صدا طبیعی‌تر و نزدیک‌تر به اجرای زنده شود. البته اگر امکانات بیشتری مثل دیوارهای آکوستیک ویژه داشت، کیفیت صدا باز هم بهتر می‌شد.

اگر بخواهیم این سالن را با تالار وحدت یا رودکی مقایسه کنیم، چه تفاوتی می‌بینید؟

تالار وحدت اساساً برای موسیقی ساخته شده و طبیعتاً بزرگ‌تر و جامع‌تر است. اما این سالن (نماد) کوچک‌تر است و به دلیل نداشتن جیک‌های صوتی و دیوارهای آکوستیک حرفه‌ای، صدا به‌صورت کاملاً طبیعی پخش می‌شود. مخاطب تقریباً از فاصله‌ی دو متری موسیقی را می‌شنود و این باعث می‌شود پیچش صدا حالت خاصی پیدا کند. در تالار وحدت، سیستم صوتی و طراحی فنی کمک می‌کند تا صدا به‌صورت متعادل‌تری شنیده شود، ولی در این سالن تجربه‌ی شنیداری، طبیعی‌تر و نزدیک‌تر است.

به نظر شما چرا موسیقی باروک در ایران کمتر اجرا می‌شود؟

همان‌طور که گفتم، یکی از دلایل اصلی، نبود سازهای مخصوص و کوک‌های متفاوت است. برای مثال، ساز «هارپسیکورد» یکی از عناصر مهم موسیقی باروک است. به همین دلیل، معمولاً با پیانو جایگزین می‌کنیم که البته حس و رنگ صوتی متفاوتی دارد. همچنین سازهایی مانند لوت، ترومپت باروک یا هورن‌های قدیمی نیز متفاوت‌اند و این تفاوت‌ها باعث می‌شود هنگام اجرای آثار باخ یا ویوالدی، رنگ موسیقی کمی به موسیقی کلاسیک نزدیک شود و نتوانیم صدای اصیل باروک را بازتولید کنیم. امیدوارم این مسئله در آینده برطرف شود.

ازمدت تمرین و شکل‌گیری ارکستر لنیو بفرمایید

ما با ارکستر لنیو حدود شش ماه است که فعالیت داریم. ارکستر ابتدا کوچک‌تر بود، اما به‌تدریج بزرگ‌تر شد. با افزایش اعضا، بخشی از رپرتوار نیز تغییر کرد. قطعات در ابتدا کوتاه‌تر بودند، اما وقتی دیدیم تمایل برای برگزاری کنسرت بزرگ‌تری وجود دارد، تصمیم گرفتیم این برنامه را توسعه دهیم تا بتوانیم آن را در سالن‌های بزرگ‌تر نیز اجرا کنیم.

در این اجرا چه نقشی داشتید؟

من در این کنسرت، علاوه بر نوازندگی ویولن، وظیفه‌ی هماهنگی به‌عنوان کنسرت‌مایستر را بر عهده داشتم. به نظر من، بخش عمده‌ی کار رهبر ارکستر پیش از تمرین‌ها انجام می‌شود؛ یعنی در گفت‌وگو و هماهنگی با نوازندگان. من هم مانند سایر سرگروه‌های بخش‌های مختلف سعی می‌کنم اطلاعات و تفسیر موسیقایی را از رهبر بگیرم و با نوازندگان گروه خودمان ارتباط برقرار کنم تا کنسرت هماهنگ‌تر باشد.

آیا برای هر قطعه یا بخش، بصورت جمعی روایتی خاص در ذهن دارید؟

اساساً ارکستر یعنی دیالوگ. هر ساز در بخشی از قطعه با ساز دیگر گفت‌وگو می‌کند. در تمرین‌ها این موضوع کاملاً در نظر گرفته می‌شود. به‌ویژه در بخش‌هایی مانند فوگ، هر ساز برای خودش جمله و حرفی دارد. موسیقی هم مانند زبان گفت‌وگوست؛ اگر این ارتباط برقرار نباشد، روح اثر از بین می‌رود.

و اما درک مخاطب از موسیقی چطور؟

به نظر من مخاطب کاملاً آزاد است. موسیقی کلاسیک چون زنده اجرا می‌شود، در هر نوبت حال‌و‌هوای متفاوتی دارد. اگر شما یک سانس را ببینید و سانس بعدی را هم بیایید، قطعاً دریافت متفاوتی خواهید داشت. این همان جذابیت موسیقی کلاسیک است؛ هیچ دو اجرایی کاملاً یکسان نیستند. ممکن است یک قطعه چندین بار اجرا شود، اما هر بار روایتی تازه پیدا کند.

گفت‌وگو با  رهبر ارکستر زهی لِنیو
حسین محرمی :موسیقی باروک به آکوستیک زنده نیاز دارد

از تجربه‌ رهبری در این اجرا و مسیر ورودتان به این حوزه بفرمایید

من رهبری ارکستر را با اساتیدی چون آقایان نصیر حیدریان، حامد گارسچی و نادر مشایخی آغاز کردم. این اساتید از پایه‌های اصلی آموزش رهبری من بودند. در زمینه‌ی آهنگسازی هم نزد آقایان مهران روحانی، منصور حقی و امین هنرمند آموزش دیدم. تا چند سال پیش بیشتر تمرکزم بر آهنگسازی بود، اما به‌مرور به رهبری علاقه‌مند شدم. ابتدا فقط با گروه کر کار می‌کردم، رهبری گروه کر را برعهده داشتم و بعدها به‌عنوان دستیار رهبر نیز فعالیت کردم. در دانشگاه هم تدریس رهبری می‌کردم تا اینکه تصمیم گرفتم ارکستر خودم را تشکیل دهم.

ارکستر لِنیو از چه زمانی شکل گرفت؟

تقریباً حدود سه سال است که فعالیت ما آغاز شده، اما اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم، ارکستر لِنیو در ابتدا از گروه کر «آوای نیایش» شکل گرفت. آن گروه سال‌ها پیش تشکیل شده بود و اجراهای متعددی در مکان‌هایی مانند فرهنگسرای ارسباران، فرهنگسرای نیاوران، جشنواره‌ی فجر و جشنواره‌ی صبا داشت. حتی در خارج از کشور، در باکو هم اجراهایی داشتیم. در ادامه تصمیم گرفتیم فعالیت‌مان را حرفه‌ای‌تر کنیم، یعنی از حالت صرفاً کر به اجرای ارکسترال با قطعات جدی‌تر و چالش‌برانگیزتر برویم. نتیجه‌ی این روند، اجرای اخیر ما با عنوان Gloria از ویوالدی بود که ترکیبی از گروه کر آوای نیایش و ارکستر زهی لِنیو محسوب می‌شود. حدود شش ماه با گروه کر و ارکستر به‌صورت جداگانه تمرین داشتیم و در دو ماه پایانی، تمرین‌ها را ادغام کردیم تا هماهنگی کامل ایجاد شود.

بیش از پانزده سال است که در موسیقی فعالیت دارید- مسیر تحصیلی و تجاربه بین‌المللی تان چگونه گذشت؟

تخصصم نوازندگی پیانوست، در دانشگاه هم تدریس میکنم، اما از آنجا که رشته‌های آهنگسازی و رهبری در دانشگاه‌های ایران به‌صورت آکادمیک و مستقل ارائه نمی‌شوند، ما مجبور بودیم این مسیر را از طریق تجربه و آموزش نزد اساتید دنبال کنیم یا در نهایت برای آموزش تخصصی به خارج از کشور برویم. من خودم این مسیر را رفتم و نزد آقای فیلیپ لِمان، استاد آلمانی، دوره‌های آکادمیک رهبری را گذراندم.

چطور شد که موسیقی باروک را برای این پروژه پیش رو انتخاب کردید؟

انتخاب موسیقی باروک آگاهانه بود، چون هم به‌لحاظ ساختار و هم اجرا، یکی از سخت‌ترین سبک‌هاست و در ایران کمتر به آن پرداخته می‌شود. ما می‌خواستیم کاری انجام دهیم که چالش‌برانگیز باشد؛ هم برای خودمان به‌عنوان رهبر و نوازنده، هم برای سطح فنی ارکستر. به همین دلیل تصمیم گرفتیم قطعاتی را انتخاب کنیم که از نظر تکنیک و بافت پلی‌فونیک غنی باشند. هدف این بود که خودمان را در شرایطی قرار دهیم که از مسیر دشوار عبور کنیم تا در آینده بتوانیم هر اثر دیگری را با تسلط اجرا کنیم.

از اجرای «شکوه باروک» چه بازخوردی گرفتید؟

خوشبختانه بازخوردها بسیار خوب بود. ما تاکنون چند اجرا داشتیم و قصد داریم اجرای بعدی را در تالار رودکی برگزار کنیم. اگر شرایط فراهم شود، ممکن است دو شب اجرای متوالی داشته باشیم. قطعات همان آثار فعلی هستند چون به‌قدری زیبا و پرجزئیات‌اند که ارزش چندباره اجرا شدن دارند. ضمن اینکه زحمت زیادی برای آماده‌سازی‌شان کشیده شده است. همچنین قصد داریم این برنامه را در شهرهای دیگر نیز تمدید و اجرا کنیم، چون استقبال مخاطبان خیلی خوب بوده است.

ارکستر لِنیو از چه نوع نوازندگانی تشکیل شده است؟

ویژگی خاص ارکستر ما این است که بیشتر نوازندگان، شاگردان خودم هستند و در جای دیگری تحصیل نکرده‌اند. در واقع این نوازندگان فقط با ما کار می‌کنند، از همین‌جا آموزش دیده‌اند و با فضای کاری آشنا هستند. همین مسئله باعث شده جوّ گروه بسیار صمیمی باشد و حال‌و‌هوای یک خانواده را داشته باشد.

آیا از اساتید و چهره‌های موسیقی کسی برای تماشای اجرا آمده بود؟

بله، چند تن از اساتید برجسته تشریف آوردند. آقای هاشمی، خانم آزاده رضایی و چند مدرس حوزه‌ی موسیقی حضور داشتند و بسیار از اجرا تعریف کردند. آقای امین غفاری و آقای پارسا شاه‌مرادی هم آمدند و خوشبختانه نظر مثبتی داشتند. از نظر سطح اجرا و کیفیت صدا رضایت کامل داشتند، مخصوصاً از بخش «سولو»‌ها که خیلی مورد توجه قرار گرفت.

در مورد سالن اجرا و مسئله‌ی آکوستیک هم کمی توضیح می‌دهید؟

متأسفانه در ایران سالن‌هایی که آکوستیک مناسبی برای موسیقی باروک داشته باشند، بسیار کم است. می‌توانم بگویم فقط تالار رودکی و همین سالن فعلی (نماد) شرایط مطلوبی دارند. سایر سالن‌ها معمولاً بازتاب صوتی مناسب یا همان ریورب طبیعی ندارند. در موسیقی باروک، این پیچش و انعکاس صدا بسیار مهم است چون یادآور اجرای کلیساییِ آن دوران است. ما حتی قصد داشتیم در برج آزادی اجرا کنیم و مجوز هم گرفتیم، اما از آن صرف‌نظر کردیم چون آکوستیک آن فضا برای این نوع موسیقی مناسب نبود.

یعنی اجرا بدون صدابرداری …

بله دقیقاً. یکی از ویژگی‌های خاص این اجرا همین است که بدون صدابرداری انجام شد. صدای ارکستر کاملاً طبیعی و از چند قدمی به گوش می‌رسد. این موضوع باعث می‌شود ارتباط مخاطب با موسیقی بی‌واسطه‌تر و عمیق‌تر شود. مردم واقعاً از این تجربه‌ی زنده و طبیعی استقبال کردند.

گفت‌وگو با محمدصادق احمدنژاد، خواننده و نوازنده گروه «آوای نیایش»

از شش‌سالگی تا «شکوه باروک»؛ صدایی در مرز آلتو و تنور

محمدصادق احمدنژاد از جوان‌ترین اعضای گروه کر «آوای نیایش» و یکی از چهره‌های تازه‌نفس اجرای «شکوه باروک» است. او علاوه بر خوانندگی در بخش‌های آوازی این اثر، نوازنده تار نیز هست و سابقه شاگردی نزد استادان نام‌آشنایی چون مجید درخشانی و کیوان ساکت را دارد.

چه شد که به آواز و نوازندگی روی آوردید؟

من موسیقی را از حدود شش‌سالگی شروع کردم. پدر و مادرم من را در آموزشگاه موسیقی ثبت‌نام کردند و تا مرحله‌ی نسبتاً خوبی پیش رفتم. بعد از آن پیش استاد مجید درخشانی رفتم و ساز تار را انتخاب کردم، چون گرایشم بیشتر به موسیقی ایرانی بود. از همان‌جا با استاد درخشانی آشنا شدم که آهنگساز کارهای زنده‌یاد محمدرضا شجریان بودند. مدتی با ایشان کار کردم، بعد آموزشگاهم را تغییر دادم و با استادان مختلفی ادامه دادم تا این‌که در دانشگاه موسیقی تحصیل کردم و با استاد کیوان ساکت هم کار کردم.

چطور با گروه «آوای نیایش» آشنا شدید و به این پروژه پیوستید؟

در دوران دانشجویی، بنری دیدم که فراخوان داده بودند برای جذب اعضای جدید گروه «آوای نیایش». این مربوط به سال ۱۴۰۱ بود. همان موقع اقدام کردم و وارد گروه شدم. البته من پیش از آن هم تجربه آواز گروهی داشتم؛ در همان آموزشگاه پارس بخش سرود و آواز گروهی کار می‌کردیم و با فضای کر آشنا بودم.

در گروه هم نوازنده هستید و هم خواننده؛ از چه زمانی آواز را به‌صورت جدی دنبال کردید؟

آواز را به‌صورت حرفه‌ای از سال ۱۴۰۱ و با همین گروه «آوای نیایش» شروع کردم. پیش‌تر بیشتر نوازندگی تار انجام می‌دادم، ولی در گروه، آواز برایم جدی شد. در بخش‌های کر کار می‌کنم و صدایم بین محدوده‌ آلتو و تنور است. یعنی هم توانایی اجرای زیرصدا را دارم و هم می‌توانم در رجیسترهای پایین‌تر بخوانم.

گفتید محدوده‌ی صدایتان خاص است؛ آیا کسی در ایران این رجیستر را آموزش می‌دهد؟
نه، متأسفانه در ایران استاد مشخصی برای رجیستر کنت یا آلتو مردانه نداریم. من بیشتر خودم تمرین کردم و با خانم آزاده رضایی کار کردم که ایشان خودشان آلتو هستند. تمرین‌هایم را با بچه‌هایی انجام می‌دادم که آلتو یا متسو می‌خواندند. استاد مشخصی برای این محدوده صدایی نمی‌شناسم، اما سعی کردم گوشم را تقویت کنم و تمرین‌های مستمر داشته باشم.

تمرین در آپارتمان سخت است! چطور برنامه تمرینی‌تان را تنظیم می‌کنید؟

بله، دقیقاً همین‌طور است. در خانه تمرین کردن سخت است، چون آپارتمان نشینی اجازه نمی‌دهد زیاد با صدا کار کنیم. برای همین بیشتر روی گوش و دقت شنیداری تمرکز می‌کنم تا بتوانم بدون فشار تمرین مؤثر داشته باشم.

آیا وسوسه‌ خواننده شدن در موسیقی پاپ را هم دارید؟

راستش نه خیلی. از موسیقی پاپ به شکلی که امروز در ایران اجرا می‌شود دل خوشی ندارم. موسیقی سنتی را دوست دارم، ولی اگر قرار باشد سبکی غیر از کلاسیک کار کنم، به سمت سبک‌های خاص‌تر آلتو می‌روم. این سبک‌ها برایم جذاب‌ترند و فکر می‌کنم می‌شود در آن‌ها صدای خاصی ارائه داد.

رمز اجرای متفاوت شکوه شب باروک در چیست؟
به نظرم یکی از تفاوت‌های این گروه در این است که همه‌ی اعضا واقعاً با عشق کار می‌کنند. بیشتر بچه‌ها شاگرد خود رهبر گروه، آقای حسین محرمی، هستند و همین باعث می‌شود فضا صمیمی‌تر و منسجم‌تر باشد. من در این گروه خیلی رشد کردم و توانستم به‌صورت حرفه‌ای در اجرای باروک و آواز کر تجربه به‌دست بیاورم.

در پایان، اگر نکته‌ای برای خوانندگان ما دارید
پاسخ: فقط می‌خواهم بگویم خیلی ممنونم از شما و از همه‌ی کسانی که از موسیقی کلاسیک و گروه‌های مستقل حمایت می‌کنند. امیدوارم این مسیر ادامه داشته باشد و بتوانیم اجراهای بیشتری در شهرهای مختلف داشته باشیم.

 

 

 

 

[ad_2]

Source link

برچسب ها :

ناموجود
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.