فیلم / من مادر دو کودک شهید جنگ 12 روزه ام …/ آیما و هیدا در آن شب …/ وقتی به هوش آمدم شنیدم کودکانی که دنبال پدر و مادرانشان … و بزرگترها که دنبال …

[ad_1] روایت حمیده پازوکی، همسر و مادر دو شهید از لحظه فروریختن ساختمان محل زندگیشان در جنگ ۱۲ روزه گفت:همیشه خودم را با عنوان «مامان آیما و هیدا» معرفی میکردم. صبح بامداد ۲۳ خرداد، اولین روز حمله اسرائیل به کشورمان، صدای انفجار مرا از خواب بیدار کرد. آوار ساختمان ۱۰ طبقهای بر سرم فرو ریخت
[ad_1]
روایت حمیده پازوکی، همسر و مادر دو شهید از لحظه فروریختن ساختمان محل زندگیشان در جنگ ۱۲ روزه گفت:همیشه خودم را با عنوان «مامان آیما و هیدا» معرفی میکردم. صبح بامداد ۲۳ خرداد، اولین روز حمله اسرائیل به کشورمان، صدای انفجار مرا از خواب بیدار کرد. آوار ساختمان ۱۰ طبقهای بر سرم فرو ریخت و برای ساعاتی در میان آوار گرفتار شدم.
اولین صدایی که بعد از انفجار شنیدم، فریادهای مردم بود؛ پدر و مادرهایی که دنبال فرزندانشان میگشتند و کودکانی که پدر و مادر خود را صدا میزدند. دختر هشت ساله و دختر چهار سالهام و همسرم – که از مهندسین چینی و یکی از نخبگان کشورمان بودند – در این حادثه جان باختند.
او میگوید: «آن لحظات، وحشتناک بود. صدای انفجار، سقوط، هیاهوی مردم… همه اینها با هم در ذهنم ثبت شد و هرگز فراموش نمیکنم.»
این روایت، گوشهای از درد و رنج مردم در جریان جنگ ۱۲ روزه است که خاطرات تلخ و از دست دادن عزیزان را برای بازماندگان به همراه داشت.
[ad_2]
Source link
برچسب ها :
ناموجود- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0